شب شام غریبانه شبی غمبار که تصورش هم برامون سخته . بغض عجیبی همه شیعه را گرفته و این بغض از بین نمی ره تا اینکه منتقم اصلی بیاد . نمی دونم چرا شام غریبان بیشتر از هر واقعه ای در کربلا برای من غمناک تر است. تصور آتش زدن خیمه ها ، تاختن اسبها بر جنازه ها ، اسیری حضرت زینب و خانواده امام حسین(ع) ، تصورش را بکنید این همه مصیبت را امروز دیدند حالا تازه باید به عنوان اسیر حرکت کنند به سمت شام . تاریخ در اون بخش از زمان خیلی عجیبه . هنوز سال های زیادی از رحلت پیامبر نگذشته و عده ای در جایگاه خلیفه رسول الله با خانواده پیامبر کاری می کنند که نمی توان هیچ نمونه ای شبیه آن در ازمنه تاریخی دیگر پیدا کرد. توفیق داشتم امشب و دیشب را به مسجد الغدیر برم . مراسم کوتاه و بسیار مفید.خبری از مداحی های سبک جدید نبود . مداح اشعار زیبا و پر معنایی را می خوند. سخنران هم خیلی زیبا وقایع را تحلیل می کرد. جمعیت زیادی اومده بود . متاسفانه در خیلی از روضه خوانی ها هشتاد درصد اشعار در مورد تشنگی خانواده امام حسین است و چه مظلوم است حسینی که بزرگترین دردش را تشنگی بدونیم. امیدوارم سال آینده هم زنده باشیم و بتونیم عرض ارادتی به آقا و مولامون کنیم.
کلمات کلیدی: