ساعت حرکت قطار که میرسید و همین که قطار راه میافتاد، بچهها میدویدند، سنگ برمیداشتند و قطار را مورد حمله قرار میدادند.
من تعجب میکردم که اگر به این قطار باید سنگ زد، چرا وقتی که ایستاده یک ریگ کوچک هم به آن نمیزنند و اگر باید برایش اعجاب قایل بود، اعجاب بیشتر وقتی است که حرکت میکند.
این معما برایم وجود داشت تاوقتی که بزرگ شدم و وارد اجتماع شدم. دیدم، این قانون کلی زندگی ما ایرانیها است که هر کسی و هر چیزی تا وقتی که ساکن است،تا ساکت است مورد تعظیم است؛ اما همین که به راه افتاد و یک قدم برداشت، نه تنها کسی کمکش نمیکندبلکه سنگ است که به طرفش پرتاب میشود و این نشانهی یک جامعهی مرده است. ولی یک جامعهی زنده فقط برای کسانی احترام قائل است که متکلم هستند نه ساکت. متحرکاند نه ساکن، باخبرند نه بیخبر
کلمات کلیدی: