سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و روایت شده است که دو مرد را نزد او آوردند که از مال خدا دزدى کرده بودند : یکى از آن دو بنده بود از بیت المال مسلمانان ، و دیگرى در ملک مردمان . فرمود : ] امّا آن یکى از مال خداست و حدّى بر او نیست چه مال خدا برخى از مال خدا را خورده ، و امّا دیگرى بر او حدّ جارى است و دست او را برید . [نهج البلاغه]
خسته از کویر
درباره



خسته از کویر

وضعیت من در یاهـو
مهدی صالحی
خدایا یاریم ده تا دلم را شعله ور ،شجاع و بی قرار نگه دارم. در دلم همه ی آشوب ها و تضاد ها و غم ها و شادی های زندگی را احساس کنم و بکوشم تا آنها را مطیع آهنگی برتر سازم ، برتر از آهنگ عقل ، و حماسی تر از آهنگ دل
آهنگ وبلاگ

نقدی برفیلم کتاب قانون

نقد فیلم را اگر نگویم یک علم قطعا یک فن است و نمی خواهم با عنوان نقدی بر فیلم کتاب قانون خودم را یک منتقد معرفی کنم فقط برداشتهای شخصی خودم در مورد فیلم را می نویسم.

 خوشحالم بالاخره بعد از چندین سال وقفه در ساخت فیلمهای به درد بخور، فیلمی ساخته شد که میشه گفت در شان فیلمسازی ایران هست.این نقد را با کمی تغییر به نقل از وبلاگ آقای محمد فیاضی نقل می کنم.

 یکی دو اشکال را به فیلم وارد می دونم

 مثلا آنجا که شخصیت اصلی فیلم از رفتارهای بد این خانواده بظاهر مذهبی ایرانی ، دلسرد می شود و می گوید (ما آزموده ایم در این شهر بخت خویش/ بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش) و ایران را ترک می کند پیام قشنگی نداره.

 یا اواخر فیلم که از زبان راننده تاکسی لبنانی می شنویم ( البته به زبان عربی ) :«این مهم نیست که تو مسیحی یا یهودی یا مسلمان باشی ، مهم اخلاق و رفتار توست قطعا با آموخته های دینی ناب ما در تضاد است و یک نوع منطق پلورالیستی پشت سر آن است.

به هرحال به نظرم کتاب قانون فیلمی است برای باز اندیشی در رفتارهای خودمان. بازاندیشی در نوع معامله ما با کتاب قانون دینمان ، قرآن.

 فیلم می گوید : مشکل ما هنوز در عمل به مبانی اخلاق دینی است . ما در الفبای دینداری مان مانده ایم ! و من با این پیام تا حد زیادی موافقم.
دوری از غیبت و دروغ و تجسس و تهمت و ظلم و دل سوزاندن و هزار رذیله اخلاقی دیگر الفبای اخلاق دینی است و ما در همینجا مانده ایم.

 در صحنه ای از فیلم ، آمنه ، ترجمه روایتی از پیامبر را میخواند و طرف مقابل با ادا و اطوار می گوید خودم عربیش را می دانم !!
مشکل ما ندانستن نیست ما همه می دانیم جلسه می
گذاریم ، جلسه می رویم ، هیئتی هستیم ... اما نگاه مان در رصد اشتباهات و لغزش های دیگران بسیار موشکافانه است و در دیدن لغزش های خودمان ، کور و نابینا.

 از میان خانواده تنها خواهر کوچک رحمان است که شیفته صداقت و منطق آمنه شده است . جوانی که با فطرت پاکش ، رفتارهای غیر اخلاقی بزرگترها و اطرافیان را از حقیقت آموزه های دین تمیز می دهد و هرگز مثل اطرافیانش رفتارهای غیر اخلاقی ندارد ظاهربین نیست.

 صحنه پایانی فیلم که رحمان در کلاس درس قرآن ، در جمع کودکانی که قرآن می آموزند ، در انتهای کلاس و پشت سر آن کودکان می نشیند ، برای من ببسیار دلنشین بود چرا که حس کردم فیلم قصد داره به ما بفهمونه که باید از اول قرآن را مرور کنیم و یاد بگیریم.

 

 

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط مهدی صالحی 89/1/15:: 8:45 صبح     |     () نظر